از نظر قرآن، معلومات انسان به سه دسته تقسیم می شود؛ زیرا ابزارهای شناختی سه دسته است:
1. معلومات حسی که با حواس ظاهری و ابزارهای حسی درک می شود؛ معلومات انسان نسبت به عالم شهادت و عالم محسوسات این گونه است؛
2. معلومات عقلی که انسان با تعقل و تفکر به آن دست می یابد. این معلومات نسبت به مفاهیم است؛ معلومات عقلی در ساختار علم حصولی سامان می یابد و با تصوّر، تصدیق، قیاس، استدلال و برهان سرو کار دارد؛ علوم عقلی در حقیقت با ذهن و عقل کار دارد نه با دل و قلب. البته معلومات عقلی چون تصورات ذهنی و مفاهیم را دربر می گیرد، ارتباطی با علم حس دارد و از آن جا انتزاع می کند.
3. معلومات وحیانی که انسان با وحی الهی به آن دست می یابد؛ اما معلومات وحیانی در ساختار علم شهودی و رویت و علم حضوری است، نه علم حصولی و مفهومی. از همین رو، جنس معلومات وحیانی از مشاهده و رویت متن حقیقت است که با دل و قلب انجام می شود نه با عقل و ذهن.
از نظر قرآن، در برابر انسان دو دسته موجودات و عالم است که شامل عالم شهادت و عالم غیب است.
درک عالم شهادت با حواس و عقل شدنی است؛ زیرا معلوماتی که انسان نسبت به عالم شهادت به دست می آورد به دو دسته معلومات جزیی حسی و معلومات کلی عقلی تقسیم می شود.
اما درک عالم غیب با عقل و وحی شدنی است؛ زیرا عقل در می یابد که خدایی است که غیب است و جزو عالم محسوس نیست. پس عقل می گوید راه شناخت دیگری غیر از شناخت حسی و شناخت عقلی است که همان شناخت شهودی و حضوری از طریق وحی است.